برای بررسی راههای شاد بودن، تحقیقی طراحی شده بود. هدف این بود که بعضیها همون کارهایی رو انجام بدن که معمولا انجام میدن (خرج کردن پول برای خودشون) و بقیه پولشون رو برای دیگران خرج کنن و سپس خوشحالیشون اندازه گرفته بشه. تصویری که میبینید تد تاکی است که نتایج این تحقیق رو بیان میکنه.
در اولین مرحله، تست داخل محوطه دانشگاه بریتیش کلمبیا انجام شد. اول از آدما پرسیده شد که چقدر خوشحالن و بعد یه پاکت بهشون داده شد. در یکی از پاکتها نوشته شده بود که تا ساعت ۵ بعد از ظهر این پول رو خرج خودشون کنن و بقیه کاغذی رو دریافت میکردن که توش نوشته شده بود تا ساعت ۵ این پول رو برای فرد دیگهای خرج کنین. بعضیها ۵ دلار گرفتن و بعضی ۲۰ دلار. بعد این افراد رفتن و کارهایی که دوست داشتن رو انجام دادن. اونا دقیقا همون کاری رو انجام دادن که ازشون خواسته شد بود. در مرحله بعد باهاشون تماس گرفته شد و از میزان خوشحالیشون سوال شد.
اونا دانشجو بودن و اکثرا پولهاشون رو صرف لوازم آرایش، گوشواره و ... کرده بودن. یه خانم گفت که برای برای دختر برادر یا دختر خواهرش عروسک خریده. بعضیها به افراد بی خانمان پول دادن. بعضی دانشجوها مثل همیشه برای خودشون قهوه خریدن. اما برخی برای دیگران قهوه خریدن. پایان روز باهاشون تماس گرفته شد...
اونایی که برای دیگران پول خرج کردن بیشتر خوشحال شده بودن.
در مورد اونایی که پول رو خرج خودشون کردن اتفاق خاصی نیفتاده بود. نتیجه دیگه این بود که مقدار پول چندان مهم نبود. مردم فک میکردن که ۲۰ دلار خیلی بهتر از ۵ دلاره. اما در واقع مهم نیست که شما چقدر پول خرج کردید. چیزی که مهمه و باعث خوشحالی میشه اینه که شما اون رو برای شخص دیگهای خرج کردین، نه خودتون.
بخشهایی از این تد تاک رو با هم ببینیم:
به برخی از جملههای کاربردی این ویدیو دقت کنید:
I want to talk today about money and happiness.
من میخوام در مورد پول و شادی صحبت کنم.
which are two things a lot of us spend a lot of our time thinking about?
کدوم دو موضوع هستند که بیشتر ما زمان زیادی از وقتمون رو بهشون فکر میکنیم؟
either trying to earn them or trying to increase them.
هم تلاش برای به دست آوردنش و هم افزایش اون.
we see it in religions and self-help books:
در کتابهای مذهبی و کمک شخصی میبینیم:
money can't buy happiness.
پول نمیتونه شادی بخره.
And I want to suggest today that, in fact , that's wrong.
و من میخوام امروز پیشنهاد بدم که در واقع غلطه.
What happens when people win the lottery?
چه اتفاقی میافته وقتی که مردم لاتاری برنده میشن؟
they have more debt and worse friendships.
آنها قرض بیشتر و دوستیهای بدتری دارند.
money doesn't lead to happiness.
پول منجر به شادی نمیشه.
they fantasizing about what they'd do.
آنها خیال بافی میکنن در مورد اینکه چه کار خواهند کرد.
در وبسایت ریمرسی، با دیدن ویدیو و ترجمه خودکار لغات آن، زبان انگلیسی را جذابتر بیاموزید.
گاهی اوقات مشکلهایی که باید حل کنیم، خیلی سختن! اما حتی در اون موارد هم، علم کامپیوتر میتونه کمک کننده باشه و شاید بهمون آرامش بده. در واقع وقتی کامپیوترها به سختترین مشکلها برمیخورن، سعی میکنن با تبدیل اونا به مشکلهای کوچکتر، حل مشکل اصلی رو آسون کنن. حل کردن مشکلهای سادهتر مثل تمرین، برای حل مشکلهای سختتر به ما بینش میده و بعضی وقتا راه حلهای خوبی هم به ذهنمون میرسه. علم کامپیوتر به ما کمک میکنه که محدودیتهای خودمون رو راحتتر ببخشیم. شخصی که در تصویر میبینید یک متخصص کامپیوتر است.
ما در واقع نمیتونیم نتایج رو کنترل کنیم، بلکه فقط فرآیندها رو میتونیم کنترل کنیم و تا زمانی که ما از بهترین فرآیندها استفاده میکنیم، بهترین کار رو در حد توانمون انجام دادیم.
بعضی اوقات لازمه که ریسک کنیم. نه اینکه همه گزینهها رو مورد توجه قرار بدیم!
حالا همه این مطالب رو توی یه ویدیوی جذاب از زبون یه متخصص کامپیوتر در مرکز آموزش سایت ریمرسی ببینین و زبانتون رو تقویت کنین. بخشی از این ویدیو رو اینجا با هم ببینیم:
به برخی از جملههای کاربردی این ویدیو دقت کنید:
If there's one city in the world where it's hard to find a place to buy or rent, it's Sydney.
اگر یک شهر توی دنیا باشه که خرید یا اجاره خونه توش سخت باشه، سیدنی ه.
I have a personal motivation for this.
من یک انگیزه شخصی براش دارم.
I would always try and act in the way that I thought was rational.
من همیشه سعی کردم طوری رفتار کنم که منطقی بوده.
You have to make a decision.
شما باید تصمیم بگیرید.
She pointed out that I was taking the wrong approach to solving this problem.
او به من گفت که من روش اشتباهی رو برای حل این مشکل در پیش گرفتم.
it's worth consulting the experts.
مشورت کردن با متخصصین ارزشش رو داره.
This is a problem that has a particular computational structure.
این مشکلی است که یک ساختار محاسباتی خاص دارد.
You've got a set of options.
شما چندین انتخاب دارید.
دروبسایت ریمرسی، با دیدن ویدیو و ترجمه خودکار لغات آن، زبان انگلیسی را جذابتر بیاموزید.