آموزش زبان

گروه ریمرسی در این وبلاگ با جدیدترین روش‌ها و با تمرکز روی آموزش‌های ویدیویی به شما زبان انگلیسی می‌آموزد. با ریمرسی همراه باشید.

آموزش زبان

گروه ریمرسی در این وبلاگ با جدیدترین روش‌ها و با تمرکز روی آموزش‌های ویدیویی به شما زبان انگلیسی می‌آموزد. با ریمرسی همراه باشید.

آموزش زبان انگلیسی با فیلم "به دنبال خوشبختی"

فیلم در جستجوی خوشبختی، داستان واقعی کریس گاردنر سیاه پوست، فروشنده سیار اسکنرهای پزشکی در سال ۱۹۸۱ است که به همراه لیندا و پسر کوچکش کریستوفر در سانفرانسیسکو زندگی بسیار سختی دارند. با وجود تلاش‌های زیاد، کریس در کارش موفق نمی‌شود، مالیات و اجاره خانه او عقب می‌افتد. او که توانایی پرداخت اجاره خود را نداردصاحبخانه‌اش بیرونش کرده و از این رو لیندا نیز او را ترک می‌کند.



کریس که هم باید پدر خوبی باشد و هم خرج کریستوفر را تأمین کند دچار مشکل شده است. او در طول داستان در تلاش برای جهش بزرگ و رفع مشکلات مالی‌اش است و با پسرش روزهای خیلی سختی را می‌گذرانند، اما نا امید نمی‌شود. کریس سعی می‌کند در شرکتی استخدام شود و از سویی باید کریستوفر را حفظ کند و از این رو مبارزه سختی برای زندگی کردن پیش روی کریس قرار دارد.

بخشی از این فیلم بسیار زیبا را ببینید و از یادگیری زبان لذت ببرید.




برخی از نکات مربوط به زبان انگلیسی در ویدیو رو با هم مرور می‌کنیم:

You'll probably be about as good as I was.

تو احتمالا به خوبی من خواهی بود.

ساختار as + adjective/adverb + as برای مقایسه دو موضوع یا حالت مختلف استفاده می‌شود.

I'm going pro.

دارم حرفه‌ای میشم.

You'll excel at a lot of things, just not this.

تو در خیلی چیزها استعداد داری (برتری داری)، نه فقط این.

I don't want you shooting this ball all day and night.

من نمی‌خواهم از صبح تا شب این توپ را پرتاب کنی.

عبارت all day and night به معنی تمام روز و شب می‌باشد.

Don't ever let somebody tell you, you can't do something.

هیچ وقت اجازه نده کسی به تو بگوید که نمی‌توانی کاری را انجام دهی.

You got a dream, you gotta protect it.

تو یک رویا داری که باید حفظش کنی.

عبارت gotta مخفف have got to می‌باشد. have و have got به یک معنی هستند و از هر دو می‌توانید استفاده کنید.

If you want something, go get it.

اگر چیزی رو می‌خواهی، برو و به دستش بیار.

آموزش زبان انگلیسی با ویدیویی از TED: چطور شاد باشیم؟

برای بررسی راه‌های شاد بودن، تحقیقی طراحی شده بود. هدف این بود که بعضی‌ها همون کارهایی رو انجام بدن که معمولا انجام می‌دن (خرج کردن پول برای خودشون) و بقیه پولشون رو برای دیگران خرج کنن و سپس خوشحالیشون اندازه گرفته بشه. تصویری که می‌بینید تد تاکی است که نتایج این تحقیق رو بیان می‌کنه.


 

در اولین مرحله، تست داخل محوطه دانشگاه بریتیش کلمبیا انجام شد. اول از آدما پرسیده شد که چقدر خوشحالن و بعد یه پاکت بهشون داده شد. در یکی از پاکت‌ها نوشته شده بود که تا ساعت ۵ بعد از ظهر این پول رو خرج خودشون کنن و بقیه کاغذی رو دریافت می‌کردن که توش نوشته شده بود تا ساعت ۵ این پول رو برای فرد دیگه‌ای خرج کنین. بعضی‌ها ۵ دلار گرفتن و بعضی ۲۰ دلار. بعد این افراد رفتن و کارهایی که دوست داشتن رو انجام دادن. اونا دقیقا همون کاری رو انجام دادن که ازشون خواسته شد بود. در مرحله بعد باهاشون تماس گرفته شد و از میزان خوشحالیشون سوال شد.

اونا دانشجو بودن و اکثرا پول‌هاشون رو صرف لوازم آرایش، گوشواره و ... کرده بودن. یه خانم گفت که برای برای دختر برادر یا دختر خواهرش عروسک خریده. بعضی‌ها به افراد بی خانمان پول دادن. بعضی دانشجو‌ها مثل همیشه برای خودشون قهوه خریدن. اما برخی برای دیگران قهوه خریدن. پایان روز باهاشون تماس گرفته شد...

اونایی که برای دیگران پول خرج کردن بیشتر خوشحال شده بودن.

در مورد اونایی که پول رو خرج خودشون کردن اتفاق خاصی نیفتاده بود. نتیجه دیگه این بود که مقدار پول چندان مهم نبود. مردم فک می‌کردن که ۲۰ دلار خیلی بهتر از ۵ دلاره. اما در واقع مهم نیست که شما چقدر پول خرج کردید. چیزی که مهمه و باعث خوشحالی می‌شه اینه که شما اون رو برای شخص دیگه‌ای خرج کردین، نه خودتون.

بخش‌هایی از این تد تاک رو با هم ببینیم:



به برخی از جمله‌های کاربردی این ویدیو دقت کنید:

I want to talk today about money and happiness.

من می‌خوام در مورد پول و شادی صحبت کنم.


which are two things a lot of us spend a lot of our time thinking about?

کدوم دو موضوع هستند که بیشتر ما زمان زیادی از وقتمون رو بهشون فکر می‌کنیم؟


either trying to earn them or trying to increase them.

هم تلاش برای به دست آوردنش و هم افزایش اون.    


we see it in religions and self-help books:

در کتاب‌های مذهبی و کمک شخصی می‌بینیم:


money can't buy happiness.

پول نمی‌تونه شادی بخره.    


And I want to suggest today that, in fact ,  that's wrong.

و من می‌خوام امروز پیشنهاد بدم که در واقع غلطه.    


What happens when people win the lottery?

چه اتفاقی می‌افته وقتی که مردم لاتاری برنده می‌شن؟


they have more debt and worse friendships.

آنها قرض بیشتر و دوستی‌های بدتری دارند.


money doesn't lead to happiness.

پول منجر به شادی نمی‌شه.


they fantasizing about what they'd do.

آن‌ها خیال بافی می‌کنن در مورد اینکه چه کار خواهند کرد.


 در وبسایت  ریمرسی، با دیدن ویدیو و ترجمه خودکار لغات آن، زبان انگلیسی را جذاب‌تر بیاموزید. 

گاهی اوقات مشکل‌هایی که باید حل کنیم، خیلی سختن! اما حتی در اون موارد هم، علم کامپیوتر می‌تونه کمک کننده باشه و شاید بهمون آرامش بده. در واقع وقتی کامپیوترها به سختترین مشکل‌ها برمی‌خورن، سعی می‌کنن با تبدیل اونا به مشکل‌های کوچکتر، حل مشکل اصلی رو آسون کنن. حل کردن مشکل‌های ساده‌تر مثل تمرین، برای حل مشکل‌های سخت‌تر به ما بینش می‌ده و بعضی وقتا راه حل‌های خوبی هم به ذهنمون می‌رسه. علم کامپیوتر به ما کمک می‌کنه که محدودیت‌های خودمون رو راحتتر ببخشیم. شخصی که در تصویر می‌بینید یک متخصص کامپیوتر است.



ما در واقع نمی‌تونیم نتایج رو کنترل کنیم، بلکه فقط فرآیندها رو می‌تونیم کنترل کنیم و تا زمانی که ما از بهترین فرآیندها استفاده می‌کنیم، بهترین کار رو در حد توانمون انجام دادیم.

بعضی اوقات لازمه که ریسک کنیم. نه اینکه همه گزینه‌ها رو مورد توجه قرار بدیم!

حالا همه این مطالب رو توی یه ویدیوی جذاب از زبون یه متخصص کامپیوتر در مرکز آموزش سایت ریمرسی ببینین و زبانتون رو تقویت کنین. بخشی از این ویدیو رو اینجا با هم ببینیم:




به برخی از جمله‌های کاربردی این ویدیو دقت کنید:

If there's one city in the world where it's hard to find a place to buy or rent, it's Sydney.

اگر یک شهر توی دنیا باشه که خرید یا اجاره خونه توش سخت باشه، سیدنی ه.

I have a personal motivation for this.

من یک انگیزه شخصی براش دارم.

I would always try and act in the way that I thought was rational.

من همیشه سعی کردم طوری رفتار کنم که منطقی بوده.

You have to make a decision.

شما باید تصمیم بگیرید.

She pointed out that I was taking the wrong approach to solving this problem.

او به من گفت که من روش اشتباهی رو برای حل این مشکل در پیش گرفتم.


it's worth consulting the experts.

مشورت کردن با متخصصین ارزشش رو داره.


This is a problem that has a particular computational structure.    

این مشکلی است که یک ساختار محاسباتی خاص دارد.


You've got a set of options.

شما چندین انتخاب دارید.


 دروبسایت ریمرسی، با دیدن ویدیو و ترجمه خودکار لغات آن، زبان انگلیسی را جذاب‌تر بیاموزید. 

تکنیکی فوق‌العاده برای یادگیری زبان

تکنیک Immersion از راحتترین تکنیک‌ها برای یادگیری زبان‌های جدید است. برای مثال چند ماه زندگی در کشوری که میخواین زبانش رو بیاموزین روش خیلی خوبیه. ولی همه نمی‌تونن این کار رو انجام بدن.


شرایط سفر طولانی مدت رو ندارین؟ مشکلی نیست. immersion میتونه جایگزین مسافرت بشه. با این روش شما می‌تونین 80 درصد تاثیرات مسافرت رو بدون ترک کردن خانه داشته باشین. Immersion یک تکنیک آموزش زبان است که در آن افراد در موقعیت‌های واقعی قرار می‌گیرند به گونه‌ای که مجبور شوند از زبان جدید استفاده کنند.


چرا immersion؟


چند دلیل برای اینکه چرا immersion خیلی قدرتمند است:



۱.     در معرض قرار گرفتن حداکثری

با این روش شما از صبح تا شب در معرض زبان هستین. بیدار که شدین هدفون بذارین و چندین ساعت در روز به مکالمه‌های زبان دوم گوش بدین. توی کلاس‌ها شما حدود 5 ساعت در هفته در معرض زبان هستین که خیلی کمه.


۲.     ایجاد عادات جدید

     عادت‌های قدیمی رو با عادت‌های جدید جایگزین کنید. روش simulated immersion فعالیت‌های روزانه مثل تلویزیون، خواندن و ... را به زبان دوم تغییر می‌دهد.



۳.     یادگیری اطلاعات مورد نیاز

خیلی از کلمه‌ها و ساختارهایی که توی کلاس‌ها درس داده می‌شوند، توی مکالمه روزمره استفاده نمی‌شوند. هنگامی که در معرض صحبت‌های مردم قرار می‌گیرید، مغز شما روی کلمات و ساختارهایی که از همه بیشتر استفاده می‌شوند تمرکز می‌کند. یادگیری بر اساس نیازها در مقابل یادگیری‌های موردی موجب فراموشی لغات کمتر و وقت تلف شده کمتر می‌شود.


۴.     بازخورد گرفتن

بازخورد گرفتن از محیط و تعامل با محیط نیز اساس یادگیری سریع است.

 

اما چگونه می‌توانیم محیطی برای simulated immersion ایجاد کنیم؟


Cookie effect


بهترین راه برای جلوگیری از خوردن شیرینی چیست؟ شیرینی توی خونه نباشه که نخورین و چاق نشین! ولی اگه خوردن شیرینی عضله‌ساز بود، یه ورزشکار زرنگ توی جاهای مختلف شیرینی میذاشت تا بخوره. روش simulated immersion رو می‌تونیم همینجوری اجرا کنیم. ما می‌خوایم که زبان دوممون تا جایی که می‌شه در دسترس باشه. اما چطوری؟ فعالیت‌های عادی روزانه‌تون رو به زبان دومتون انجام بدین. خیلی آسونه.


تغییر زبان وسایل هوشمند


بهترین کارها برای تغییر زبان کارهایی هستند که مجبورین انجام بدین وکارهایی که از انجام دادنشون لذت می‌برین.

برای مثال اگر در حال یادگیری زبان چینی هستید، فیلم‌های بروسلی رو زیاد ببینین، زبان کامپیوتر، جستجوگر و گوشی خود را به زبان دوم تغییر دادم.

 تغییر زبان کامپیوتر باعث می‌شه که شما هر روز زبان دوم را ببینید. اول همه چیز مسخره به نظر می‌رسه، کارهاتون بیشتر طول می‌کشه، اما بهتون قول می‌دم که نمی‌کشتتون و در دراز مدت به نفعتونه.


تلویزیون،فیلم و ویدیو


فیلم‌ها بهترین ابزار برای یادگیری زبان هستند که ریتم‌ها، زبان بدن و الگوهای کاربردی زبان را به ما می‌آموزند. این ریزه‌کاری‌های زبانی و فرهنگی توی کلاس‌ها پیدا نمیشن.

 اگر مبتدی هستید بازیرنویس شروع کنید. اما در اولین زمان ممکن زیرنویس رو خاموش کنید.


موسیقی و پادکست‌ها 


توی مسیرهای رفت و آمد می‌تونین به موسیقی‌های زبانی که میخواین یاد بگیرین گوش بدین. گوش کردن به فایل‌های صوتی سریال‌ها هم می‌تونه خیلی کمک کننده باشه. البته گوش دادن به موسیقی‌ها و سایر فایل‌های صوتی در صورت تکرار اونهاست که مفید واقع می‌شه.


دوستان


به هرحال بخشی از زمان همه افراد به دوستانشون اختصاص داره. برخی زمانهای خودتون رو با دوستانی که به زبان مورد یادگیری شما صحبت می‌کنند بگذرانید. اگر این افراد اطراف شما نیستن، از سایت‌هایی مثل ریمرسی برای پیدا کردن پارتنر مکالمه استفاده کنید.


یادداشت برداری


سعی کنید همیشه یک دفترچه یادداشت کوچک همراه داشته باشین و لغت‌ها، عبارات و یا جمله‌های جدیدی رو که یاد می‌گیرین داخل دفترچه یادداشت کنین. اگر بعضی کلمه‌ها رو متوجه نشدین هم مشکلی نیست. قسمت‌های که متوجه نمیشین رو می‌تونین به زبان مادریتون بنویسین.


برای اینکه موارد بالا رو در یادگیری زبان رعایت کنید، فقط کافیه به وبسایت ریمرسی سر بزنید.